رابرت مالی: اگر تحریم و دیپلماسی جواب ندهد بایدن با گزینه نظامی موافقت خواهد کرد
تاریخ انتشار: ۱۰ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۵۰۹۰۷۸
به نقل از وبگاه خبری اردوپوینت، رابرت مالی، نماینده ویژه آمریکا در امور ایران با حضور در گفتوگو با سردبیر نشریه فارن پالیسی، در پاسخ به این سوال که برنامه هستهای ایران تا چه اندازه با تولید یک سلاح اتمی فاصله دارد، گفت: جواب دادن به این سوال سخت است چون این یعنی چقدر به مواد شکافتپذیر غنیشده در سطح تسلیحاتی نزدیک هستند؛ همان طور که قبلا گفتهایم، فقط چند هفته است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
با وجود این که مقامات ایران تاکید کردهاند تولید و بهکارگیری تسلیحات اتمی جایی در دکترین دفاعی ایران ندارد، مالی در ادامه گفت: آنها بسیار به داشتن مواد شکافتپذیر کافی برای تولید یک بمب هستهای نزدیک هستند.
او مدعی شد، این وضعیت برنامه هستهای ایران نتیجه انتخاب خود ایران و تصمیم دونالد ترامپ، رییس جمهور پیشین آمریکا برای خروج از توافق هستهای است.
این دیپلمات ارشد آمریکا با اشاره به تصمیم دولت بایدن برای احیای توافق هستهای و ورود آن به مذاکرات وین، گفت که این مذاکرات به خاطر شروطی که تهران به طور مکرر در روند مذاکرات تعیین میکرد، طولانی و دچار وقفه شده است.
مالی در ادامه با مطرح کردن اظهاراتی تهدیدآمیز علیه ایران، گفت: ما تحریم میکنیم، اعمال فشار میکنیم، دیپلماسی به کار میبندیم. اگر هیچ یک از اینها جواب ندهد، رییس جمهور گفته است که او به عنوان آخرین راهکار، با گزینه نظامی موافقت خواهد کرد، چرا که اگر این تنها راه ممانعت از دستیابی ایران به یک سلاح هستهای باشد، اتفاقی است که خواهد افتاد. اما هنوز به آن نقطه نرسیدهایم.
او گفت، دولت بایدن هنوز امیدوار است که ایران رویه فعلیاش را تغییر بدهد.
به گزارش ایسنا، اظهارات مالی درباره مذاکرات احیای توافق هستهای در حالی مطرح میشود که حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه ایران در نشست خبری اخیرش در این باره گفت: در مذاکرات برای رفع تحریم یکی از مسایلی که تاخیر ایجاد کرد حل مسایل اتهامی آژانس بوده است. پیشنهاد طرف آمریکایی این بود که برجام را ابتدا تایید کنیم و مسایل با آژانس را در فرصتی در آینده حل کنیم. یعنی پیچ و مهره و توان هسته ای جدیدمان که بر مبنای قانون راهبردی ایجاد شده است را باز کنیم و بعد درباره مسایل با آژانس صحبت کنیم که این از خطوط قرمز ما بود و نپذیرفتیم. ما با طرف های مختلف در این مورد صحبت و تاکید کردیم آژانس از مسیر فنی منحرف شده و وارد مسیر سیاسی شده است. آنها گفتند ما توصیه می کنیم به آژانس تا در مسیر فنی حرکت کند. اما در یک هفته گذشته در حالی که توافق شده بود هیات آژانس به ایران بیایند به یک باره در مجموعه جنگ ترکیبی علیه ایران قطعنامه جدید روی میز گذاشتند! صحبت ما با این کشورهای این است که چطور به شما اعتماد کنیم؟ در حالی که قرار بود ضامن رفتار آژانس باشید خودتان در حال سوءاستفاده از آژانس هستید.
او ادامه داد: همچنین آمریکا ابتدا پیشنهاد کرده بود با رسیدن به برجام یا بدون برجام تبادل زندانیان انجام شود، اما ۴۰ روز بعد گفتند تبادل زندانیان با برجام انجام شود. ما گفتیم این افت و خیزهای شما دیوار بی اعتمادی را قویتر میکند. البته در یک ماه و نیم گذشته آنها دوباره به طور جدی دنبال تبادل زندانیان هستند و ما به خاطر مسایل انسانی این مساله را دنبال می کنیم.
وزیر امور خارجه گفت: ما مبتنی بر تامین حداکثری منافع ملی با هدف بازگشت به برجام مذاکرات را ادامه می دهیم. از نظر ما برجام با همه ضعف و قوتها روی میز است و معتقدیم موضوعی که در پایان دولت قبل و در یک سال گذشته مذاکره شده میتواند به نقطه نهایی و توافق برسد.
به گزارش ایسنا، مالی در بخش دیگری از این گفتوگو اظهاراتی در حمایت از ناآرامیها در ایران مطرح کرد.
سخنگوی وزارت امور خارجه ایران، در یکی از نشستهای خبری اخیرش درباره اظهارات مقامات خارجی درباره امور داخلی ایران گفته بود: متاسفانه در طول تحولات داخلی ایران شاهد اظهارات مداخله جویانه و اقدامات غیر سازنده و غیر مسئولانه برخی از کشورها بودیم که عملا درخواستهای مسالمت جویانه برخی از اقشار جامعه ایران را با اقدامات نسنجیده و تحریک آمیز خود به اغتشاش و آشوب کشاندند و شرایط نامناسبی را ایجاد کردند که حتی زمینه را برای شنیدن صدای افرادی که دارای دیدگاههای انتقادی مسالمت آمیز بودند تغییر دادند و زمینه را برای نقش آفرینی خشونت طلبان فراهم کردند و آنها مبنای این مداخلات را حمایت از حقوق زنان و حقوق اقلیتها قرار دادند؛ در حالی که در ایران اقلیتها موضوعیت ندارند بلکه اقوام ایرانی حضور دارند که همه بخشی از جامعه بزرگ ایران تاریخی و تمدنی هستند و اجزای اصلی جامعه بزرگ ایرانی به شمار میروند.
او در بخش دیگری از صحبتهای خود در این زمینه ادامه داد: آنهایی که از حقوق زنان در ایران صحبت میکنند چرا در ارتباط با تحریمهای یکجانبه دولت آمریکا و همراهی اطاعت پذیر اروپا از این تحریمها صحبت نکردند و به این موضوع توجه نداشتند که زنان و کودکان ایرانی نیز در معرض همین تحریمها و اثرات آن هستند.
310310
کد خبر 1701698منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: هسته ای
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۵۰۹۰۷۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
5 درس از مواجهه ایران با رژیم صهیونیستی
1-افکارعمومی همیشه مهم است. در این یک هفته مشخص شد که برداشت شهروندان عادی هر یک از طرفین و حس غرور یا شکست آنها چقدر می تواند در عملکرد رهبران سیاسی و فرماندهان نظامی موثر باشد.
در ایران بخش عظیمی از مردم به خاطر اعتراضات عمده، واکنش یا فرصتی برای فکر کردن به این مواجهه ی نظامی نداشتند و اگر نیم نگاهی هم داشتند از این منظر بود که پول این درگیری از کجا تأمین می شود یا آیا شعله هایش دامن آنها را هم می گیرد یا نه؟! البته بخش های قابل توجهی از جامعه، چه آن گروهی که در هر شرایط تابع نظام و وفادار به انقلاب محسوب می شوند و چه کسانی که دارای فهمی کلان تر از وضع موجود هستند، بی شک حس غرور و افتخار کردند. در ایجاد چنین حالتی، گرایشات مذهبی/ ایدئولوژیک، میزان تحصیلات، سطح رفاه، سواد رسانه ای و منابغ تغذیه اطلاعاتی و... عامل مهم و موثری است.
در آن سو، رژیم صهیونیستی وضعی پیچیده دارد. فارغ از اینکه مقایسه جامعه ای چون ایران با تاریخی کهن و رژیم صهیونیستی که بر مبنای یک دروغ از حدود 75 سال قبل شکل گرفته به جا نیست، اما عملیات 7 اکتبر خودش به تنهایی حس امنیت و «کشور بودن» را تا حدی قابل ملاحظه ای از ساکنان سرزمین های اشغالی گرفت. حالا اگر همین عملیات را در کنار شکاف های داخلی در رأس اسرائیل بگذاریم وضع به مراتب وخیم تر می شود؛ وضعی که «رونین برگمن» در توصیفش می گوید، اگر مردم از جزئیات جلسه کابینه بعد از حمله ایران مطلع می شدند نصفشان ایرائیل را ترک می کردند!
منفی شدن نرخ رشد اقتصادی، کساد شدن گردشگری پس از 7 اکتبر، غیرقابل سکونت شدن و آوارگی ساکنان مناطق شمالی و جنوبی و خطر جنگ با حزب الله، تداوم اعتراضات خیابانی و شکاف های عمیق داخلی حتی پس از 7 اکتبر(و اضافه شدن خانواده اسرا به آنها) نیز در این وضع بغرنج موثرند.
علاوه بر اینها، فرار سربازان از دوره خدمت ضروری و اخیرا آغاز موج استعفای فرماندهان ارتش اطلاعات این رژیم حکایت؛ از وضعیت ناپایدار اجتماعی آن است.
2-ایران در کنترل تندروها موفق تر از اسرائیل بود. اگر بگوییم توئیت بن گویر وزیر امنیت داخلی اسرائیل کل عملیات روز جمعه اسرائیل علیه ایران را(هرچه که بود و هر اندازه که بود) را سوزاند و آن را به نفع ایران تغییر داد، گزافه گویی نیست. چنین گاف هایی را این بار در ایران شاهد نبودیم که علت آن را در 2 عامل می توان یافت؛ یکی در «حاکمیت یگانه» که باعث شد تیری به سمت دولت شلیک نشود. دیگری هم ایدئولوژیک بودن منازعات در اسرائیل؛ در حالی که این اختلافات در ایران از جنس قدرت و رقابت های داخلی است و در زمانی که این جنس غالب باشد، با کنترل و توجیه و برگزاری جلسات می توان فضا را کنترل کرد.
البته اکنون که عملیات نظامی تمام شده، توییت های یکی از نمایندگان مجلس در مورد توان نظامی و هسته ای کشور در صورت عدم کنترل توسط مسئولان مربوطه می تواند در ایران هراسی کمک شایانی کند که امری نگران کننده است.
3-بی تردید برنده ی تصویر سازی این جنگ ایران بود. ایران توانست تصویری از مانور موشک هایش بر بالای قبه الصخره را خلق کند. تصویری که هم دلگرم کننده ی فلسطینیان اشغال زده و جنگ زده بود و هم خونی در رگ های تمام کسانی تزریق کرد که دل به ایده و آرمان مبارزه با اسرائیل داده اند و حالا برای اولین بار شمایی در دسترس و خیلی نزدیک به هدف را دیدند. این اتفاقی مهم بود.
از طرفی، این نزدیکی القاءکننده ی ترس و ناتوانی به صهیونیست ها هم بود، فارغ از اینکه از نظر عملیاتی درصد ضربه ای که به آنها وارد شد چقدر بود. البته اصابت چند موشک به «نواتیم» و انتشار تصاویرش در تمعیق و تحکیم آن تصویر نمادین موثر بود.
در مقابل اما، اسرائیل روز جمعه هرچه انجام داد، تصویری خلق نکرد و حرکتی کرد که هنوز در هاله ای از ابهام قرار دارد و رنگ و بوی انفعال و ترس می دهد.
4-همه دریافتند تعهد غرب-اعم از آمریکا و قدرتمندان اروپایی-به امنیت اسرائیل به حفظ موجودیت و امنیت اسرائیل امری غیرقابل خدشه است؛ حداقل فعلا! تصویب کمک 23/5 میلیارد دلاری امریکا به اسرائیل گواه این گزاره است.
از این رو، کسانی که مبارزه با اسرائیل را به عنوان یک آرمان و استراتژی مدنظر دارند باید بدانند که ابین مسیر نیازمند برنامه ای ترکیبی و بلندمدت است و صرفا با ابزار موشک و پهپاد و سوخن منظق شهادت طلبی نمی توان به این هدف نائل آمد و انتظار برای یک جنگ آخرالزمانی بیهوده استف بلکه ترکیبی از امر نظامی، اطلاعاتی، رسانه ای و دیپلماتیک را باید شامل شود.
البته درگیری های درون اسرائیل و معضل رادیکالیسم مذهبی که منجر به خشونت های بی سابقه در حق مردم فلسطین می شود حتما در این معادله اثری چشمگیر دارد. به تعبیر شهید حاج قاسم سلیمانی، «اعمالی که رژیم صهیونیستی انجام میدهد بیانگر ناپایداری این رژیم صهیونیستی است و ما این آثار را دیده و حس میکنیم. ما این وحشت و دست و پا زدنها و دیوانهوار عملیاتهای غیرانجام را میبینیم و اینها آثار تلاشهای مذبوحانه آخرین است. به همین دلیل این نظام پایدار نخواهد بود».
5-اصولگرایان رسما پذیرفتند که در صورت وحدت دیپلماسی و میدان است که می توان توفیق یافت. در این مورد 3 نکته قابل تأمل و بیان است:
الف) پذیرفته اند که این وحدت قبلا وجود نداشته است و جناح گرایی در امور مهم و کلان کشور نیز وارد می شد.
ب) اگر روزی دوباره دولت به دست جریانی متفاوت از جریان فعلی افتاد نیز طبعا باید به این وحدت ملتزم بود. البته همین هم جای نگرانی دارد که به همین دلیل دیگر هیچ وقت شاهد انتخابات رقابتی و معنادار نباشیم تا کارها با وحدت یاد شده انجام شود!
اما همانطور که در بند اول به موضوع افکارعمومی اشاره شد، اگر مردم همراهی کافی نداشته باشند دامنه عملیاتی میدان و قدرت مانور دیپلماسی هم کاهش می یاید و نمی توان اقدامات بزرگ که هزینه های بزرگی هم دارند انجام داد و کارها در حد تاکتیک و مقاطع کوتاه باقی می ماند. برخلاف جنگ 8 ساله که هم مسیرش بزرگ و پر هزینه بود و هم اتخاذ آن تصمیم بزرگ توسط امام خمینی در پذیرش قطعنامه کاری بسیار بزرگ بود که شخصیتی پر نفوذ جز ایشان قادر به اتخاذ آن نبود. همه اینها به خاطر پشتوانه مردمی بود. غرض اینکه هر تصمیم بزرگ، چه جنگ و چه مصالحه، بدون همراهی افکارعمومی میسر نیست. ج) ادعای مشاور وزیر کشور مبنی بر احضار سفیر سوئیس به سپاه به جای وزارت خارجه، توسط وزارت امور خارجه تکذیب شد. اما نفس چنین زمزمه هایی در کنار برخی اتفاقات دیگر، باید این دغدغه را ایجاد کند که نکند وحدت دیپلماسی و میدان به معنای انحلال یکی در دیگری گرفته شود! چنانکه برخی دیپلمات های با سابقه بارها نسبت به این موضوع تذکر داده اند.
در پایان چند توصیه:
1-اسرائیل معمولا بی سروصدا و سخن عمل می کند و نمی توان به تصویرسازی موفق خرسند و قانع بود. باید نگران برنامه ریزی های بلندمدت و پیچیده اسرائیل در تضعیف ایران بود.
2-نباید گذاشت در سایه موشک ها و پهپادها نهاد دیپلماسی و امر مصالحه و توافق تضعیف شود. چون ما با اسرائیل به تنهایی ظرف نیستیم؛ بلکه حداقل در همین عملیات وعده صادق با ده کشور مواجه بودیم. لذا با استفاده از تمام ابزارهای امنیت ملی خود را تقویت کنیم. اگر صرفا بر ابزار نظامی متکی باشیم ضربه پذیر می شویم.
3-ائتلاف های منطقه ای و رفع نگرانی از کشورهای منطقه را جدی بگیریم. در غیر این صورت، ایران هراسی می تواند آنها را بیش از پیش به سمت صهیونیست ها سوق دهد. این نیز محتاج نهاد دیپلماسی قوی است. در غیر این صورت، تصویرسازی موافق ذکر شده در جهت معکوس عمل می کند.